سرافکندگی زنان تحصیلکرده بیکار
نگرشهای مبتنیبر نگاههای مردسالارانه حاکم بر ایران و فعالیتهای منفعلانه متولیان امور زنان در جامعه، نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده را نسبت به مردها در ایران به دو برابر رسانده است.
براساس آخرین دادههای مرکز آمار در سال 1402 و با بررسی سهم بیکاران تحصیل کرده از کل بیکاران میتوان مشاهده کرد که حدود ۴۲.۸ درصد از کل بیکاران کشور در گروه فارغالتحصیلان آموزش عالی قرار دارند. از میان این فارغالتحصیلان بیکار، مردان فارغالتحصیل بیکار سهمی معادل ۳۰.۵ درصد را به خود اختصاص دادند و زنان فارغالتحصیل بیکار نیز سهم بیشتری معادل ۶۶.۳ درصدی را دارند. سهم زنان فارغالتحصیل بیکار دو برابر سهم مردان فارغالتحصیل بیکار از کل بیکاران کشور است.
به عبارت دیگر طبق آمارهای رسمی، دو سوم زنان بیکار فارغ التحصیل دانشگاه هستند در حالی که کمتر از یک سوم مردان جویای کار، تحصیلات عالیه دارند. این موضوع گویای پایین بودن نرخ مشارکت زنان در بازار کار است، بر این اسا،س بیش از 85 درصد زنان بالای 15 سال نه شاغل هستند و نه در جستجوی کار؛ این نسبت در بین مران 31 درصد است.
نرخ مشارکت اقتصادی زنان یک چهارم کشورهای توسعه یافته
حضور زنان در عرصه اشتغال و مشارکتهای اقتصادی یکی از شاخصهای توسعهیافتگی کشورها به حساب میآید، اما در ایران اینگونه نیست؛ براساس بررسیهای مرکز آمار ایران در نیمه نخست سال 1402، نرخ مشارکت اقتصادی زنان معادل ۱۴.۶ درصد بوده که این میزان یک چهارم نرخ مشارکت زنان در کشورهای توسعه یافته و کمتر از نصف کشورهای همسایه مانند ترکیه است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند عدم حضور زنان در مشارکتهای اجتماعی و اقتصادی با وجود داشتن تحصیلات باعث سرخوردگیهای مختلف در آنها میشود که همین امر آسیبهای اجتماعی را به سمت آنان سوق میدهد. چیزی که وزیر سابق کار آن را زنانه شدن آسیبهای اجتماعی با اتفاقاتی همچون پایین آمدن سن زنان سرپرست خانوار مینامد. در واقع زنان به سمت فصلی شدن و اشتغال در بخشهای خدماتی پیش رفته اند و برای بازگرداندن جایگاه واقعی این قشر باید فکری کرد.
علاوهبر این براساس آمار، نقش زنان در عرصه سیاستگذاری و مدیریت بسیار پایین است که بسیاری دلیل آن را ذهنیتهای سنتی و انحصار بازار کار ایران با تفکرات مردسالارانه میدانند.
افزایش سالانه زنان تحصیلکرده بیکار
دکتر سیمین کاظمی، جامعهشناس با اشاره به دلایل دو برابری نرخ بیکاری زنان نسبت به مردان می گوید: طبق آمار منتشرشده، میزان بیکاری در زنان فارغالتحصیل و بدون مدرک مانند همیشه بیشتر از مردان است. اما آمار بیکاری زنان تحصیلکرده بیشتر مورد توجه جامعهشناسان قرار میگیرد، زیرا عملکرد آموزش عالی، تربیت افراد برای بازار کار است. بنابراین وقتی زنی تحصیلات تکمیلی دارد، قاعدتا باید شغلی مناسب نیز پیدا کند.
این در حالی است که موضوع اشتغال زنها تاکنون جدی گرفته نشده است، بلکه به عنوان امری غیرضروری به آن پرداخته میشود. به همین دلیل هر سال به تعداد فارغالتحصیلان زن بیکار افزوده میشود و از سوی دولت نیز هیچ تصمیمی برای بهبود اشتغال زنها گرفته نمیشود.
به گفته این کارشناس، دولت به چند دلیل برای زنان در بازار کار جایگاهی قائل نیست، یکی از دلایل آن ترویج رسمی نقشهای جنسیتی در خانواده است. به عقیده برخی، زنها باید هر چه زودتر ازدواج و فرزندآوری کنند و در خانه بمانند، همچنین از نظر اقتصادی وابسته به همسرشان باشند.
وی درخصوص تبعات افزایش فارغالتحصیلان زن بیکار در جامعه می گوید: این روزها با توجه به آمار منتشرشده، از نصف جمعیت فارغالتحصیل کشور استفاده نمیشود. این در حالی است که زنهای فارغالتحصیل سرمایه انسانی کشور هستند که با افزایش بیکاری آنها جامعه از نیروی کار خبره محروم میشود. همچنین با چنین تبعیضهایی، نارضایتی در میان زنها افزایش پیدا میکند و در نتیجه مهمترین تبعات آن گسترش احساس سرخوردگی، تحقیر و دلسردی در میان زنهایی است که سالها تحصیل کردهاند اما موقعیت شغلی برای آنها در کشور وجود ندارد. همچنین این روزها نارضایتیها به اشکال مختلف در جامعه نمایان میشود، چهبسا یکی از شکلهای آن اعتراضات زنها در خیابان است، چرا که اعتراض این روزهای زنها در خیابان معطوف به حجاب نیست بلکه بخش کلی آن به خاطر وضعیت اجتماعی، حقوقی و اقتصادی آنها است.
به طور طبیعی، هر دولتی وقتی متوجه مشکلات جامعه میشود باید سریعا اقدامات لازم را برای حل آن مشکل به کار ببندد، اما این قضیه در دولت جمهوری اسلامی قابل مشاهده نیست و مسوولان هیچ حساسیتی نسبت به حل این مشکلات به خصوص مشکلات زنان نشان نمی دهند.
ایران جزو معدود کشورهایی است که توجهی به سرمایه انسانی نمیکند و همین امر منجر به مهاجرت بسیاری از فارغالتحصیلان شده است. براین اساس نرخ بیکاری فارغالتحصیلان نه تنها کاهش پیدا نمیکند بلکه روز به روز بیشتر میشود .
امروزه امور زنان در تمام سیستمها و سازمانهای دولتی ایران تشکیل شده است، اما هیچ اقدام موثری صورت نگرفته است؟ این امر گواهی بر بیبرنامگی و عدم توجه به ایجاد زیرساختهای لازم بهمنظور حضور زنان در جامعه است و تا زمانی که نگاههای مردسالارانه بر جامعه حاکم بوده و متولیان امور زنان با بیبرنامگی کار میکنند، نمیتوان به حل این مشکلات امیدوار بود.
نظرات
ارسال یک نظر