جدایی دین از دولت برای عبور از سختگیری بر زنان
با وجود تورم شدید،کاهش قدرت خرید مردم ، گسترش فقر، تمرکز حکومت بر مساله حجاب اجباری امری غیر منطقی است. با سرکوب مطالبات هزینه اعتراض و سرپیچی از حجاب اجباری گاه به سر حد مرگ و حبس و محرومیت از تدریس و تحصیل و کار میرسد. برای بیرون رفتن از بحران کنونی تغییرات فکری و ساختاری و درواقع «تفکیک دین و حکومت» و همبستگی اجتماعی، مقاومت و اعتراض سازمان یافته در میان جوانان لازم است. جامعه ایران زیر سایه استبداد سیاسی و دینی باعث سختگیری و سرکوب زنان شده است. اما با این وجود انقلاب زن ،زندگی ،آزادی علیه حجاب و آپارتاید جنسیتی به وقوع پیوست و همچنان در داخل و خارج از کشور ادامه دارد. اما در تمام این سالها جمهوری اسلامی با استفاده از دین و دادن فتواهای متعدد برای سرکوب معترضان و همچنین مواقعی که باید از سیاست عبور میکردند تا به مردم بفهمانند که هر تصمیمی که برای مملکت گرفته میشود کاملا درست و طبق دستورات امامان ما است مسئله دین را به میان میکشیدند. جمهوری اسلامی با فقهی اندیشی قشری و ماجراجویی بین المللی خویش بار سنگینی بر گردن اقتصاد ،حقوق و سیاست، به خصوص در حوزه زنان و اقلیتها نهاده و